دیکشنری
throughout the day
θɹua͡ʊt ðʌ de͡i
فارسی
1
عمومی
::
در طول روز
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
THROUGH THE AUTUMN
THROUGH THE COURSE OF THIS BOOK
THROUGH THE CRACKS
THROUGH THE FALL
THROUGH THE MILL
THROUGH THE MOTIONS
THROUGH THE SPRING
THROUGH THE SUMMER
THROUGH THE WINTER
THROUGH THICK AND TH
THROUGH THICK AND THIN
THROUGH WITH
THROUGHITHER
THROUGHOTHER
THROUGHOUT
THROUGHOUT THE DAY
THROUGHPUT
THROUGHPUT TIME
THROVE
THROW
THROW A CURVE
THROW A FIGHT
THROW A FIT
THROW A GAME
THROW A GLANCE AT
THROW A MONKEY WRENCH IN THE WORKS
THROW A MONKEY WRENCH INTO
THROW A PARTY
THROW A PUNCH
THROW A TANTRUM
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید